دل دريا خــــــون شــــــــد | ||
|
|
خليفه مقتدر عباسي در پاسخ به اعتراض بزرگان بني عباس در خصوص به تزويج در آوردن دخترش " ام الفضل " به امام جواد (ع) ،اين امام همام را اعجوبه عصر خواند و گفت : " قد اخترته لتبريزه علي كافه اهل الفضل في العلم والفضل مع صغر سنه والاعجوبه فيه بذالك " من بدان جهت وي را به دامادي خود برگزيدم كه با كمي سن در علم و فضيلت بر همه اهل زمان برتري دارد و اعجوبه اي است در علم و دانش .
بحارالانوار ،ج50، ص75 ? موسوعه الامام الجواد(ع)، ج1 ،ص360 و 363. اعيان الشيعه ،ج3 ،ص 129 .
اسقف مسيحي پس از آگاهي يافتن از علم ودانش امام جواد (ع) در مسائل پزشكي گفت :
به نظر مي رسد اين شخص " امام جواد (ع) " پيامبري از نسل پيامبران است .
المناقب لابن شهر آشوب ،ج4 ،ص389 -موسوعه الامام الجواد (ع) ،ج1 ،ص362.
او در علم و تقوي ،پرهيزگاري و سخاوت چون پدر بزرگوارش "امام رضا (ع) " و دنباله رو او بود.
تذكره الخواص ،ص202 ? الامام جواد (ع) ،ص72 .
كشف الغمه ،ج2 ،ص186 ? سرورالفؤاد ،ص40 .
علي بن محمد احمد مشهور به " ابن صباغ " فقيه مالكي و متوفاي 855 در مكه پس از بيان گوشه اي از خصوصيات زندگي حضرت جواد (ع) ، مي نويسد:
آري چنين بود كرامات جليل و مناقب او.ودر جاي ديگر مي افزايد:چه گوييم ما در جلالت و مقام امام چواد (ع) و فضيلت كمال و عضمت و جلال او ،حضرتش در ميان طبقات ائمه (ع) سنش كمتر از همه و قدر و شانش اعظم است . او در اندك مدتي از عمر شريفش كراماتي بسيار و معجزاتي بيشمار از خود نشان داده و معارج و فضيلت كمال را طي كرده و از رشحات و تراوش دانش و بينش خود اثرها گذاشته و از نفحات و ريزش فضل كمالش بي اندازه و شمار فيوضاتي به عالم علم نثار فرموده ، چه با مجالس و محافلي كه متكلم به احكام گرديده و از مسائل ، حلال و حرام را بيان نموده و زبان دشمنان وخصم بدفرجام را به منطق صحيح و گفتار مليح خود الكن و كليل كرده و گه ،بسيار انجمن و محفلي كه در صدر جلساء و راس خطبا وبلغاء قرار گرفته و در برابر خود تمامي فصحاء و علما و حكما را تحت شعاع گذارده .
الوافي بالوافيات ،ص105 ? الامام محمد الجواد (ع) ، ص73 .
ابن تيميه مي گويد : محمد فرزند علي ملقب به جواد از بزرگان و اعيان بني هاشم است كه در سخاوت و بزرگواري شهرت تام دارد . منهاج السند ، ص 127.
محمد جواد فرزند علي رضا (ع) از بزرگان امامان و چراغ هدايت امت و سادات اهل بيت (ع) است كه عبدالله شبراوي شافعي نيز از وي در كتاب خود " الاتّحاف بجبّ الاشراف " با ستايش و تكريم ياد كرده است . جامع كرامات الاولياء ،ج1 ،ص100 .
جوهرة الكلام ، ص147 - الامام الجواد (ع) ،ص76 .
علي جلال حسيني دانشمند بزرگ مصري مي نويسد :
الحسين ، ج 2،ص207- الامام محمدالجواد (ع) ،ص76? زندگاني امام جواد (ع)،ص200
امامت در حديث
جزئي از تفقه ضروري دين شناخته شده و امامت، بخشي از اسلام و امامان ، نجوم آسمان هدايت و جدا ناشدني از قرآن و نيز خليفه ، وصي, ولي امر و حاكم معرفي شده اند. الف: در روايتي آمده است : " من مات بغير امام ( و لم يعرف امام زمانه ) مات ميتة جاهلية " . " كسي كه بميرد بدون آنكه امامي داشته باشد يا امامش را نشناسد, او به مرگ جاهليت از دنيا رفته است ".
اين حديث با تعبيرات متفاوت در كتابهاي معتبر و مورد اعتماد حديثي توسط محدثين شيعه و سني نقل شده است ( كنز العمال ج 6 ص 65 و مسند احمد بن حنبل ج 4 ص 96 و محاسن برقي ص 156 و غيبت نعماني ص 62 )
ب : در روايت ديگر آمده است"ان الحجة لا تقوم لله علي خلقه الا بامام حتي يعرف " حجت بر مردم تمام نمي شود مگر به وسيله امام آنگاه كه شناخته شود . اين احاديث گرچه با تعبيرهاي مختلف نقل شده است, اما ضرورت امامت را از ديدگاه اسلام به طور وضوح بيان كرده است .
ج : در روايتي آمده است: " لا تخلوا الارض من حجة ظاهر او خاف مغمور. " ." زمين از حجت و امام خالي نمي ماند چه امامتش آشكار ويا مخفي و مقهور باشد ".
به عنوان نمونه اين حديث از امام رضا (ع) حائز دقت و بررسي است :
ائمه اطهار
پيامبر اكرم (ص) به مناسبتهاي گوناگون نام اين دوازده امام را ذكر كرده اند:
جابر بن عبد الله انصاري مي گويد : هنگاميكه آيه " اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم" ( نساء /59 ) نازل شد .
"جعفر بن محمد , موسي بن جعفر , علي بن موسي , محمد بن علي , علي بن محمد , حسن بن علي و پس از او فرزندش كه نام و كنيه او با نام و كنيه من يكي است .( نام : محمد و كنيه: ابو القاسم ) كه خداوند او را بر همه جهان حاكم مي كند و او هماني است كه از نظر مردم پنهان مي شود , غيبت او به درازا كشيده مي شود، تا آنجا كه تنها افرادي كه ايمانشان استوار , آزموده و عميق است ، بر عقيده خود بر امامت وي باقي مي مانند".
منتخب الاثر ص 101 ، مناقب مرتضوي ،تاُليف كشفي ترمزي حنفي ص 560
شرايط امامت
امامت در بينش مكتب تشيع، در سه شرط اساسي خلاصه مي شود :
1- علم بر تر ( افضل بودن از همه از نظر علمي )
2- عصمت ( مصونيت از هر گونه خطا و لغزش )
3- نصب از جانب خدا و پيامبر (ص) ?.
امام جواد (ع) همانند ائمه ديگر داراي اين شرايط بود هر چند كه سن حضرت(ع) به هشت سال نمي رسيد.
حضرت يحيي (ع) و حضرت يوسف (ع) در كودكي به پيامبري رسيده اند ، و عيسي پيامبر نيز در كودكي و در گهواره فرمود: " قال اني عبدالله اتني الكتاب وجعلني نبيا" . " خداوند مرا پيامبر خود قرار داده و كتاب به من عطا فرموده است." ( مريم /30 )
از اينرو امام رضا (ع) در اظهار نظر بعضي از ياران خود، مبني بر كم بودن سن امام جواد(ع) براي امامت فرمودند : " سن عيسي (ع) در هنگام نبوت كمتر از سن فرزند من بوده است ". روضه الواعظين ، ص 203
امام رضا ( ع) در جايي ديگر در راستاي ابهام زدايي از جانشين بودن امام جواد (ع) با سن كم پس از وي ، به جانشيني سليمان از داود استناد مي كند و مي فرمايد :
آنفلوآنزا
Influenza

آنفلوانزا عبارت است از يك عفونت تنفسي مسري و شايع كه در اثر يك ويروس ايجاد مي شود. مدت زمان شروع علائم از زمان وارد شدن ويروس به بدن 24 تا 48 ساعت است. سه نوع ويروس اصلي آنفلوانزا وجود دارد (A,B,C) ، اما اين ويروسها توانايي جهش به انواع گوناگوني را دارند. شيوع ناگهاني انواع مختلف آنفلوانزا تقريباً هر زمستان رخ مي دهد و شدت آنها متفاوت است. آنفلوانزا هم در مرد و هم در زن، در تمام سنين به غير از دوران شيرخوارگي ديده مي شود.
علايم شايع
لرز و تب متوسط تا بالا
دردهاي عضلاني، از جمله كمردرد
سرفه، كه معمولاً يا با خلط بسيار كم همراه است يا اصولاً خلطي همراه آن وجود ندارد.
گلودرد
خشونت صدا
آب ريزش از بيني
علل
عفونت با ويروسهاي دسته ميكسوويروسها. اين ويروسها در اثر تماس مستقيم يا غيرمستقيم (مثلاً استفاده از ليوان آلوده) گسترش مي يابند.
عوامل افزايش دهنده خطر
خستگي شديد
تغذيه نامناسب
وجود بيماري اخير كه موجب كاهش مقاومت بدن شده باشد.
بيماري مزمن، خصوصاً بيماري مزمن قلبي يا ريوي
حاملگي (سه ماه سوم)
افرادي كه در يك محيط نيمه بسته زندگي مي كنند.
سركوب ايمني ناشي از دارو يا بيماري
مكانهاي شلوغ به هنگام بروز همهگيري
پيشگيري
حتيالمقدور از خطرات ذكر شده در بالا پرهيز كنيد.
اگر بالاي 65 سال سن داريد يا مبتلا به بيماري مزمن قلبي يا ريوي هستيد، سالانه واكسن آنفلوانزا دريافت كنيد. اين واكسن تنها در برابر 2 يا 3 زير گونه به خصوص از آنفلوانزاي نوع A حفاظت ايجاد مي كند.
از تماس غير ضروري با افرادي كه دچار عفونتهاي دستگاه تنفسي فوقاني به هنگام فصل آنفلوانزا (زمستان) هستند خودداري كنيد.
استفاده از داروي آمانتاديس براي افراد پرخطر (كه واكسن تزريق نكرده باشند) يا افرادي كه نيازمند اقدامات كنترلي اضافه تري هستند.
عواقب مورد انتظار
بهبود خود به خودي در عرض 7 تا 10 روز در صورتي كه هيچ عارضهاي رخ ندهد.
اگر عارضهاي رخ دهد، درمان با آنتيبيوتيك معمولاً ضروري است، و بهبود ممكن است 3 تا 6 هفته طول بکشد.
عوارض احتمالي
عفونتهاي باكتريايي از جمله برونشيت يا ذاتالريه. اين عفونتها ممكن است خصوصاً در افرادي كه بيماري مزمن دارند يا افراد بالاي 65 سال خطرناك باشد.
درمان
- بررسيهاي آزمايشگاهي، مثل آزمايش خون و كشت خلط ، عكسبرداري اشعه ايكس از قفسه سينه (تنها در صورت بروز عوارض).
- براي تخفيف گرفتگي بيني، غالباً با آب گرم يا سرد، چاي غليظ يا آب نمك قرقره كنيد.
- براي افزايش رطوبت هوا از يك دستگاه بخور خنك استفاده نماييد. رطوبت كمك مي كند تا ترشحات ريه رقيق گردد و راحتتر تخليه شود. درون دستگاه بخور خنك دارو نگذاريد، زيرا كمكي نمي كند. دستگاه را روزانه تميز كنيد.
- براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران، دستان خود را مرتباً بشوييد، خصوصاً پس از فين كردن يا پيش از دست زدن به غذا يا مواد غذايي
- روي عضلاتي كه دچار درد هستند، كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده بگذاريد.
داروها
براي ناراحتي خفيف مي توان از داروهايي مثل استامينوفن، شربتهاي ضد سرفه، افشانهها (اسپريهاي) بيني يا ضد احتقانها (رفعكننده گرفتگي بيني) استفاده نمود.
آسپيرين نخوريد، زيرا در بعضي از تحقيقات مشخص شده است كه بين مصرف آسپيرين (خصوصاً در كودكان) به هنگام بروز يك بيماري ويروسي و به وجود آمدن "نشانگان راي" ارتباط وجود دارد. نشانگان راي، يك نوع آنسفاليت (التهاب مغزي) است.
مي توان از يك دسته داروهاي ضد ويروسي در موارد شديد، يا براي كساني كه در معرض بيشترين خطر بروز عوارض هستند استفاده نمود.
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري
بهترين درمان براي آنفلوانزا استراحت است. اگر وضعيت سلامت عمومي شما خوب باشد، استراحت كمك مي كند تا بدنتان با ويروس به خوبي مبارزه كند.
رژيم غذايي
معمولاً اشتها به هنگام آنفلوانزا كم مي شود. شايد در ابتدا فقط اشتها به مايعات داشته باشيد و پس از مدتي به وعدههاي غذايي كوچك حاوي مواد نشاستهاي بدون ادويه (نان سوخاري، برنج، پوره، غلات پخته شده، سيب زميني پخته) اشتها پيدا كنيد.
روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد (خصوصاً اگر تبتان بالا باشد). نوشيدن بيشتر مايعات مثل آب ميوه، چاي و نوشيدنيهاي غير گازدار نيز به رقيق شدن ترشحات كمك مي كنند.
در چه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟
- اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان علايم آنفوآنزا را داريد.
- اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند:
افزايش تب يا سرفه ـ وجود خون در خلط ـ گوش درد ـ تنگي نفس يا درد قفسه سينه ـ ترشحات غليظ از بيني، سينوسها يا گوشها ـ درد سينوس ـ درد يا سفتي گردن
- اگر دچار علائم جديد و غير قابل توجيه شدهايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند
معجزه و كرامات به اذن خداوند سبحان از نشانه هاي ائمه معصومين (ع) است .
نمود معجزات و كرامات ائمه اطهار(ع) از آغاز دوره امامت امام جواد(ع) به بعد در زندگي و سيره معصومين (ع) از جايگاه ويژه اي برخوردار است؛ چرا كه محدوديت شديد ائمه در اين دوره از سوي مخالفين و ظهور فرقه ها و نحله هاي گوناگون موجب گشت تا امام جواد (ع) و ائمه پس از او براي اثبات حقانيت و امامت خويش بيش از ائمه قبل، از قدرتي كه خداوند سبحان در اين خصوص به آنها عطا كرده بود استفاده كنند.
اباصلت مي گويد : همانگونه كه حضرت فرمود تا حال مامون را نديده ام.
محمد بن ريان نقل مي كند : مامون براي رسيدن به هدفش (بدنام كردن حضرت امام جواد(ع) ) همه نوع نيرنگي را در خصوص امام جواد(ع) به كار برد اما هيچ كدام از آنها براي وي سودي نداشت .
به عنوان نمونه پس از به عقد درآوردن دخترش ام الفضل با امام جواد (ع)، صد كنيز زيبا را انتخاب كرد كه هر يك جامي پر از گوهر درخشان در دست داشتند .مامون به كنيزان دستور داد تا پس از نشستن حضرت در جايگاه دامادي به استقبال وي رفته و به او خوشامد گويند .كنيزكان به سوي حضرت شتافتند و خوشامد گفتند ولي امام هيچ التفاتي به آنها نكرد .
در دربار مامون مردي به نام مخارق كه ريشي بلند وصوتي خوش داشت و عود مي نواخت وجود داشت . وي به مامون گفت من توان آنرا دارم كه نقشه ات را - وادار كردن حضرت به لهو و لعب - عملي سازم .
از اينرو در مقابل امام جواد (ع) نشست و شروع به خواندن آواز كرد. كساني كه در آنجا حضور داشتند گرد مخارق حلقه زدند. هنگاميكه مخارق شروع به نواختن عود و آواز خواني كرد، امام جواد (ع) سر مبارك خود را متوجه او كرد و بر وي نهيب زد و فرمود: "اتق الله يا ذالعثنون " از خدا بترس اي ريش بلند . دست مخارق از حركت ايستاد ، عود از دستش افتاد و ديگر هرگز نتوانست عود بنوازد.
روزي مامون از بلايي كه بر سر مخارق آمده بود از وي سئوال كرد . مخارق پاسخ داد چون امام جواد(ع) بر من نهيب زد چنان ترسي از هيبت او بر من مستولي شد كه دستم فلج شد و هرگز بهبود نيافت .
الكافي ،ج1،ص 494 - اثبات الهداة ،ج3 ،ص332 - مدينة المعاجز ،ج7 ،ص 303 - حلية الابرار ،ج4،ص565 - الوافي ،ج3،ص 828 - المناقب ،ج4 ،ص396 - البحار ،ج50،ص61
يحيي بن اكثم از علماي دربار عباسي مي گويد :
روزي براي زيارت قبر رسول خدا (ص) رفته بودم كه امام جواد (ع) را ديدم، با او در خصوص مسائل گوناگوني مناظره كردم ، همه را پاسخ داد. به او گفتم : خواستم از شما چيزي بپرسم اما شرم دارم از پرسش.
امام فرمودند : بدون آنكه سئوالت را بپرسي من پاسخ آنرا مي دهم . تو ميخواهي بپرسي امام كيست ؟
گفتم : آري به خدا سوگند همين است ؟!
فرمود: منم
گفتم: بر اين مدعا نشانه و حجتي داريد ؟
در اين لحظه عصايي كه در دست امام بود به سخن آمد و گفت :
" اّنه مولايي امام هذا الزمان و هو الحجة "همانا مولاي من حجت خداوامام اين زمان است.
الكافي ،ج1،ص 353 - الامام الجواد (ع) من المهد الي اللحد ، ص 72
شيخ مفيد در ارشاد نقل مي كند : زماني كه حضرت جواد (ع) با همسرش ام الفضل از بغداد به مدينه مراجعت كرد، به كوفه كه رسيد مردم او را مشايعت كردند ، هنگام غروب در خانه مسيب فرود آمد و به مسجد وارد شد .
در صحن مسجد درخت سدري قرار داشت كه هنوز ميوه آن به بار ننشسته بود، امام كوزه آبي خواست و در پاي آن درخت سدر وضو گرفت و نماز مغرب را با مردم اقامه كرد .امام در ركعت نخست سوره حمد و اذا جاءنصرالله و در ركعت دوم حمد و قل هو الله را خواند. پيش از ركوع قنوت گرفت. پس ازخواندن ركعت سوم تشهد و سلام داد . پس از نماز مدتي در حال نشسته مشغول تعقيبات و ذكر شد، سپس بلند شد و چهار ركعت نماز نافله مغرب را به جاي آورد و تعقيب خواند و دو سجده شكر به جاي آورد و ازمسجد خارج شد. امام جواد(ع) هنگامي كه به كنار درخت سدر رسيد، مردم متوجه شدند كه آن درخت به بار نشسته و ميوه داده است. از اين جريان شگفت زده شدند و از ميوه آن خوردند در حالي كه ميوه هاي سدر هسته نداشت آنگاه حضرت را براي وداع بدرقه كردند.
موسوعة الامام الجواد (ع) ،ج1 ،ص246- الارشاد ،ص323- كشف الغمة ،ج2،ص358 - بحار الانوار ،ج83 ،ص100- وسائل الشيعة ،ج6 ،ص 490 - مدينة معاجز،چ7،ص357
سالروز شهادت امام محمد تقي (عليهالسلام)، بخشندهاي که در خردسالي به امامت رسيد و خورشيد عمرش در جواني از جور ظالمان غروب کرد، بر همهي پويندگان راه حقيقت تسليت باد.
غربت جوادالائمه
دردا كه گشت با من، بيگانه يار جانى
با دست خود مرا كشت، لب تشنه در جوانى
من از نفس فتادم، بر خاك رخ نهادم
او مى زند به مرگم، لبخند شادمانى
اى بلبلان بناليد، اى لاله ها بريزيد
شد باغبان دل را گلزار جان خزانى
غم بدل نهفتم، دردم به كس نگفتم
بردم به گور با خود صد غصه نهانى
لب تشنه ام ثوابى، اى ام فضل آبى
بالله اين نباشد، پاداش مهربانى
بر ديده ام ستاره، در سينه ام شراره
با قلب پاره پاره، رفتم ز دار فانى
عمر چو عمر يك آه، كوتاه بود كوتاه
شد اول حياتم پايان زندگانى
دردا كه رفتم از حال از بس زدم پر و بال
در لانه او فتادم از فرط ناتوانى
گوئيد تشنه جان داد، خاموش شد ز فرياد
از اين غريب تنها، پرسند اگر نشانى
جانم به لب رسيده " ميثم" بگو كه ديده؟
مرغى به لانه اين سان افتد ز نعمه خوانى؟
منبع:
نخل ميثم، مجموعه اشعار حاج غلامرضا سازگار، ص 342
«يَا جَوادالأئمِه(ع)»
** زاده زهـراء(س) ميان حجـره افغـان مي کند **
** درد دل بـا کـردگــار حـي ســبـحــان مي کند **
** گاه مي پـيـچـد ز درد و گـاه مي نـالـد ز غم **
** گاهي اظهار عطش با قلب سوزان مي کند **
** دختر مأمون چو خواهـد کس نگردد با خبر **
** حـجـره را بـر زاده طاها چو زنـدان مي کند **
** او غـريـبـانـه دهـد جان در ديـار بـي کـسـي **
** در جنان بهرش فغان شاه خراسان مي کند **
** از فـراز بـام جـسـم شـَه فـکـنـدي بر زمين **
** ديــو بــنـگــر چـه بــا آيــات قــرآن مي کند **
** آن امام نـهـمـيـن مي نـالـد از سوز عـطش **
** لـيک ياد از غـربـت شاه خـراسـان مي کند **
منبع شعر: کتاب زمزمه هاي حاج احمد دلجو، ص160.